سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به دنبال ...

صفحه خانگی پارسی یار درباره

دنیای زشت 10

 

 


چند سالی میشد که کارگاه رو تعطیل کرده بودیم ، که توجیه اقتصادی نداشت و سفارش کار ها رو به کارگاه های دیگه می دادیم .
2 - 3 سال پیش یکی دیگه از هم کارا ، کارگاهشو تعطیل کرد ، کارگراش اومدن پیش من به التماس که ما بیکار شدیم ، 15 - 20 سال تو این کار بودیم و کار دیگه ای بلد نیستیم و کار بهمون نمیدن و ...حالا شما یه فکری به حال ما بکنین  و ....
کلی التماس دعا داشتن و ... تا اینکه خام شدم . دوباره کارگاه رو راه انداختم و با خودم گفتم دست کم ، سه چهارتا خانواده به نوایی می رسن . اما رک بگم ، کارگر جماعت عقل معاش نداره . حالا این احمق های نفهم با اینکه از آواره گی و بیکاری خلاص شدن ، هر روز یه بازی تازه در میارن . الان چند روزه که سرکارگرمون رفته دنبال کار بنایی ، کار و سفارشامون رو زمین مونده ، یکسره هم باید خودمو لعنت کنم و هم این بی شرفای حق نشناس رو ...

 

 

 

" حافظانه " 

 


گر از این منـــــزل ویران به سوی خانه روم
دگر آنجـــا که روم عاقــــــــــل و فرزانه روم
زین سفر گر به سلامت به وطن باز رســــــم
نذر کردم که هـــــم از راه به میخـــــــانه روم