دنیای زشت 17
روزهای بسیاری سختی رو سپری کردم و می کنم .
اواسط اسفند به این نتیجه رسیدم که برای کاستن از فشار این همه بدهی بیام و با یکی تو کارگاه شریک بشم .
به چند نفر پیشنهاد دادم و همه شون علی رغم جواب رد ندادن معلوم بود که دلشون راضی نمیشه . بالاخره برادرم راضی شده با 30 میلیون برای 30 درصد سود شریک بشه که واقعا خوبه اما ... هنوز وجهی پرداخت نکرده و با این حساب در عین وصول تنها باید 20 میلیونش رو هزینه پیدا کردن یه مکان جدید و جابجایی دستگاه ها و ... بکنم و عملا چیزی برای پرداخت انبوهی از بدهی ها نمیمونه
باز هم حکایت همون حکایت درد همیشه باقی میمونه
" حافظانه "
دل آزرده ی مـــــــــــا را به نسیــــــــــمی بنواز
یعنی آن جان ز تن رفته به تن باز رســــــــــان